دو دو تا چند تا؟!
از حضور عراقچی در تلویزیون خاطرات خیلی خوبی در این چندین ماه گذشته به خاطر ندارم. نه به این خاطر که پاسخگو نیست بلکه اتفاقا به این دلیل که پاسخگوست بعضی وقتها چیزهایی می گوید که عملا شخص در اولین اقدام دو سه بار انگشت به داخل گوش برده و سپس به بیدار بودنش شک می کند و این بیداری را راستی آزمایی.
صفرم:خلاصه اش یعنی خیلی خلاصه اش -که اگر نخواهید ادامه دهید فقط کافیست همین یک بند را بخوانید- این می شود که ما مذاکراتی انجام داده ایم تا قطعنامه ای صادر شود که قطعنامه های قبلی شورای امنیت در مورد ما را لغو کند. اما قطعنامه ی جدید بندهای عجیب و غریبی دارد که عمل نکردن به هر کدام از آنها یعنی تخطی از آن. حالا این تخطی بماند! مهم تر از آن جاهایی است که به راحتی هر یک از طرف ها می تواند قطع نامه های قبلی را برگرداند. و جالب تر آنکه مذاکره کننده ی ارشد هسته ای خود می گوید که قرار نیست از اصول امنیتی مان پایین بیایم و خب این یعنی تخطی از قطع نامه.(و سیاست کاغذپاره دانستن قطعنامه ها که مورد انتقاد جدی منتقدان دولت قبل قرار می گرفت) و خود این موضوع می تواند سبب بازگشت قطعنامه های قبلی شورای امنیت شود و این یعنی بازگشت تمام تحریم های قبلی شورای امنیت(با اصرار تنها و تنها یکی از طرف ها نسبت به عدم رعایت برجام توسط ایران). و این یعنی برگشتیم سر خانه ی اول به همین سادگی.
یکم: عراقچی می گوید «این (قطع نامه ی شورای امنیت) یکی از خواسته های بزرگ ما بود». معنی این قضیه این است که لغو تحریم های شورای امنیت برای ما خیلی مهم است. در ادامه عراقچی به این مضمون اشاره می کند که چون روسیه گفته است دیگر هیچ قطع نامه ی تحریمی را امضا نخواهد کرد طرف ها یک بند گذاشته اند تا حق وتو را از بین ببرند و هر کدام از کشور ها بتواند تحریم ها را برگرداند. بعد البته ساز و کار را به گونه ای توضیح می دهد که امکان این کار- بازگشت قطعنامه های قبلی- خیلی سخت است و تقریبا غیر ممکن. نجف زاده اما سوالی ساده دارد: اگر یکی از کشور ها مصمم باشد؟ پاسخ عراقچی این است: اگر یکی از کشورها مصمم باشد که تحریم ها برگردد می تواند اما هزینه ی سیاسی زیادی دارد.
دوم: اگر در اینجا تلویزیون هم یک دوربین داشت و می توانست داخل خانه ها را نشان دهد احتمالا همه مشاهده می کردیم که بینندگان چطور به یکدیگر نگاه می کنند و چطور چشم هایشان از حدقه بیرون زده است! یعنی آقای عراقچی واقعا احساس میکند که غرب صرفا برای اطمینان از صلح آمیز بودن انرژی هسته ای ما دارد با ما مذاکره می کند؟ که اگر چنین بود پیش از ما و اولی بر ما بودند کشورهای زیادی و صد البته آنها خود می دانند ما نیستیم و نبوده ایم به دنبال هسته ای نظامی. حال این آمریکا به نظر شما مصمم نیست تا تحریم ها را بر ما برگرداند؟! چه می شود اگر این اتفاق بیافتد؟ ما دو سال در گیر مذاکراتی بودیم که عملا صنعت هسته ای را خواباند. و چند ماه دیگر هم با سرعت خودمان را به عقب پرتاب می کنیم. و در نهایت تا اینجا فقط چند کاغذ لغو تحریم صادر شده است. حالا همین جا اگر دبه را در بیاورند ما مانده ایم و چند سال عقب گرد. و آنها نمانده اند. و کافیست همان چند برگ لغو تحریم را دوباره لغو کنند. که کرده اند بارها از این گونه خدعه ها.
سوم: عراقچی در قسمتی از صحبتش می گوید ما سه خواسته داشتیم و به آنها رسیدیم: الف) حفظ عزت و غرور جمهوری اسلامی ایران. ب) ادامه ی برنامه ی هسته ای. ج) تحریم ها برداشته شود. و طرف مقابل هم اطمینان حاصل کرد از عدم برنامه ی هسته ای نظامی ما. واقعا خطرناک است اگر مذاکره کننده ی ارشد ما اینگونه تصوری داشته باشد که قرار بوده طرف مقابل از صلح آمیز بودن برنامه ی ما اطمینان حاصل کند. چرا که عقل سلیم می گوید آنها که می دانند فعالیت هسته ای ما صلح آمیز است. از طرفی رهبر انقلاب می گوید مشکل آنها با جمهوری اسلامی مساله ی هسته ای نیست «مسئلهی هستهای بهانه است برای دشمنی؛ مسئلهی هستهای هم اگر یک روزی بر طبق نظر آمریکا حل بشود، باز یک مسئلهی دیگری دنبال آن میآید؛ الان ملاحظه کنید سخنگویان دولت آمریکا بحث حقوق بشر، بحث موشکی، بحث سلاح و مانند اینها را به میان آوردند.۱۳۹۲/۱۱/۲۸.» و با از طرفی دیگر خود آنها می گویند هدف از مذاکرات هسته ای تغییر حاکمیت در جمهوری اسلامی است. واقعا اگر مذاکره کننده ی ارشد نمی داند که رویکرد ها در این سطح چیست خطرناک است. چرا که اگر زمین بازی را تشخیص ندادیم هر اتفاقی ممکن خواهد شد.
چهارم: سید عباس عراقچی زمانی که از بازگشت پذیری تحریم ها صحبت می کند با اشاره به اینکه کوهن ۱۰ سال طول کشیده تا با تهدید و تطمیع توانسته شرکت به شرکت و کمپانی به کمپانی تحریم ها را به این شکل در آورد زمان تحریم پذیری را بلند مدت اعلام می کند. اما آنچه که به عقل بنده ی حقیر بی خبر از همه جا می رسد این است که طبیعتا امکان ساختن زیر ساخت های ارتباط اقتصادی بین ایران و همان شرکت هایی که ما را تحریم کرده اند و ده سال طول کشیده تا بدین شکل در بیاید اگر بیش از ده سال طول نکشد کمتر از ده سال طول نمی کشد. از قدیم الایام به ما یاد داده اند که ساختن سخت تر از تخریب است. به عبارت دیگر ما در یک اقدام چند ماهه اولا ما حصل چند سال صنعت هسته ای- چند تن اورانیوم غنی شده- را می دهیم برود و ثانیا در مورد برخی موارد همچون قلب اراک برخی اقدامات بازگشت ناپذیر را انجام می دهیم. اما در آن طرف قضیه صرفا امکان ارتباط با ایران به شرکت های مختلف داده می شود. و اگر پس از مثلا یک سال ارتباطات دوباره خراب شود تحریم ها به اندازه ی همان یک سال به عقب بازگشته اند. چرا که برقراری ارتباط بین شرکت های مختلف تجاری و ایران امری یک شبه نیست و بل مدت زیادی زمان ببرد. با توجه به خطر های محتملی که آنها از عدم امنیت سرمایه گذاری در ایران در نظر خواهند گرفت. اما صنعت هسته ای ما چندین سال عقب مانده است. و در مورد تحریم بانکی هم همانطور که به سرعت باور نکردنی بانک هایمان در لیست تحریم قرار گرفت تکرار آن که به مراتب راحت تر خواهد بود چرا که مسیری تکراری و امتحان شده است. و این یعنی آنچه که میدهیم و آنچه که بدست می آوریم از مسیری متناظر پیروی نمی کند.
این مطلب در: