دست نوشته های یک سرباز

سرباز شدن برای سر باختن است

دست نوشته های یک سرباز

سرباز شدن برای سر باختن است

مشخصات بلاگ
دست نوشته های یک سرباز

گاهی قلم در دست میگیرم و به تبع آن ورق سیاه میکنم. از این رو خود را از اهالی قلم میدانم. اگر شهید بودم سیدمان می شد آقا سید مرتضی و آقا سید مرتضی که بسیجی بود میگفت پیام بسیجی اطاعت است، اطاعتی که از عشق به ولایت بر می خیزد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

ماجرای فیلم به پرداخت یازده تن طلا به عنوان غرامت جنگی از دولت روسیه به ایران اشاره می­کند. در این بین حضور افراد مختلف از رژیم پهلوی به عنوان نماینده­ ی قسمت های مختلف آن حکومت به چشم می­آید. و انسان­های وفادار به میهن را ستایش می­کند.

در نگاه اول مدریت محمود کلاری بر روند فیلم­برداری، بودجه­ ی کلان و قرار گرفتن در برخی لوکیشن‌های خاص همچون هوای به شدت سرد مسکو یا گرفتن برخی سکانس ها در کشتی و البته حضور ابراهیم حاتمی کیا در روند تولید فیلم به عنوان مشاور کارگردان توجه مخاطبین را به خود جلب می­کند. از طرفی فیلم نامه هم دارای کشش خوبی بود و تعلیق‌های موجود در روند داستان باعث قوت فیلم شده بود.

از طرف دیگر بازی خوب حمید فرخ نژاد -که اتفاقا باعث شد پس از هفت کاندیداتوری سیمرغ، بالاخره این سی مرغ بلورین را از آن خود کند.- باعث به اصطلاح درآمدن بسیاری از سکانس های فیلم شد. گرچه در انتها روند فیلم به روایت نزدیک و باعث افت کلی فیلم شده است اما می­توان  به ساخت فیلم ­–به جز پانزده دقیقه آخر- نمره خوبی داد.

اما نکته­ ی بعد و حائز اهمیت راجع به استرداد روایت تاریخی آن است. از طرفی اگر معتقد به ساخت فیلم‌هایی تاریخی باشیم که حافظ هویت ملی ما باشند و بخواهیم استرداد را به این دسته فیلم‌ها گره بزنیم مورد جالبی نظر ما را به خود جلب می­کند. استرداد به موضوعی پرداخته که خود در هاله­ ای از ابهام است و اصلا هنوز ما به طور دقیق نمی­دانیم که آیا آن یازده تن طلا به ایران بازگشت داده شده‌اند یا خیر؟

ولی "استرداد" با قبول استراد آنها گره داستان را به جای دیگری می­برد. در واقع دغدغه­ ی "استرداد" خیانت برخی از افسران و درباریون و... و مقاومت سرهنگ وطن پرست ارتش است؛ این سرهنگ ارتشی مامور ویژه­ ی شاه است و با رشادت و از خود گذشتگی و تدبیر، توطئه‌های خائنین را نقش بر آب می­کند.

از طرفی نکته ­ی جالب دیگر موجود در فیلم انتهای آن است و گاف تاریخی موجود در آن که به گفته فیلم روایت داستان در حدود سال 1334 شمسی اتفاق می­افتد و حال آنکه اتصال راه آهن ایران به ترکیه در سال 1350 ساخته شده است. این دو مورد که حداقل روایت اشتباه تاریخ و هم گفتن از یک موضوع تاریخی به نحوی که در اذهان عمومی طلب ملی ما از روسیه را از بین ببرد قطعا شایسته­ ی یک فیلم فاخر نیست.

گرچه در ابتدای فیلم جمله­ ای به تصویر کشیده می­شود که فیلم را "برداشتی آزاد از واقعه..." می­داند؛ اما به گفته نجاریان- قائم مقام بنیاد سینمایی فارابی-  در پی سیاست‌های بنیاد سینمایی فارابی "این بنیاد در پی آن است که درباره ناگفته های تاریخ معاصر به روشنگری عمومی بپردازد". و البته اینکه " این فیلم تعریف تازه بنیاد سینمایی فارابی از فیلم های فاخر است". خب آیا اینگونه پاک کردن یک صورت مساله­ ی تاریخی به معنای روشن­گری عمومی است؟!

اما سوال دیگر آنجاست که آیا این گونه هزینه ها اصلا توجیهی دارند یا خیر؟ یک استدلال عقلی صرف این نکته را یادآوری می­کند که فیلم به نسبت اثر گذاری­ اش شایسته­ی سرمایه گذاری است. یعنی غایت فیلم باید چیزی شبیه ایجاد یک تغییر بر فرهنگ عمومی جامعه باشد- حال در بلاد کفر تغییر به نسبت خودش و در جمهوری اسلامی به نسبت خودش- اما فیلمی که دیده نمی­شود حتی اگر عمیق­ترین مسائل را هم مورد بحث قرار دهد باز قابل سرمایه گذاری نیست. شاید در سالهای گذشته شاهد فیلم هایی بودیم که جریان ساز بودند چون قلاده ­های طلا و یا جدایی نادر از سیمین که توانستند افکار عمومی را به سمت خود - درست یا غلط- جلب کنند. اما ساخت فیلمی مثل استرداد که نه میتواند جریان سازی خاصی انجام دهد و نه روی مساله ای که دغده ی فکری قشری از جامعه باشد فکوس نمی­کند چه توجیهی می­تواند داشته باشد؟

امسال در کنار استرداد شاهد فیلم های استانی زیادی بودیم. برای مثال "تنهای تنهای تنها" که تنها با هزینه 220 میلیون تومان ساخته شده بود. اما کارگردان همان فیلم برای ساخت فیلم بعدی اش با مشکلات عدیده ای روبرو شد. یا هر سال در جشنواره­ های فیلم کوتاه در سطح کشور شاهد مشکلات زیاد جوانان در حوزه ی تولید فیلم هایشان هستیم. در واقع میتوان با تزریق این گونه بودجه ها به داخل استان ها و فیلم سازان جوان شاهد رشد زیرساخت های سینمایی در کشور بود.

در پایان لازم به ذکر است نگارنده با تولید محصولات سینمایی درخور، شایسته یا به قول مسئولان فارابی فاخر مخالفتی ندارد بلکه نکته ­ی حائز اهمیت این است که صرف اینکه به یک موضوع تاریخی با شیوه­ ی شبه هالیوودی پرداخته شود نمی‌تواند به تولیدات فاخر منتج شود. حال اگر بگویند که می­شود و رسیدیم باید بگویم که آن فیلم اگر اسمش فاخر باشد، قطعا فیلمی انقلابی یا فیلمی که دردی از مشکلات مردم را درمان کند نخواهد بود.

ب.ن: 1- تیتر ابتدایی این مطلب "استرداد فاخر ترین فیلم فجر سی و یکم" بود که تناسب بیشتری با متن داشت الا ای حال این شد دیگر.

         2- حال مطلب نوشتن هم نداریم.

         3- بعضی وقت ها همانی میشود که اصلن احتمال نمیدهی.


  • علی کرد

نظرات  (۸)

  • مهدی چراغ زاده
  • سلام
    زیبا، دقیق، عالی...
    دمت گرم...
    نکات ظریف و خوبی رو اشاره کرده بودی
    پاسخ:
    سلام
    ممنون.  
    با تشکر ویژه از شما مهدی جان.
  • حامد رومی
  • سلام

    اتفاقا راجع به استرداد کنجکاو بودم که مسئله حل شد.
    قطعا به 4000 تومانش نمی ارزد.
    دوباره همان تنهای تنهای تنها را تماشا می کنیم.

    پاسخ:
    سلام حامد جان
    خدا رو شکر.
  • سید احمد علوی
  • سلام
    جالبه نگفته بودی وبلاگ داری؟
    معینم وبلاگ داره نه؟
    پاسخ:
    سلام
    بله...
    آره لینکه تو همین وبلاگ.
  • سید احمد علوی
  • اصلا جالب نیست که به وبلاگ قبلی ام سر نمی زدی تا متوجه مهاجرتم بشی!!!
    پاسخ:
    البته باور کن که نمیدونستم وبی داری و آدرسشو ...
    گرچه الآن که فکر میکنم میبینم 2-3 سال پیش ی وبی نظرم رو جذب کرد وقتی داشتم اسمتو سرچ می کردم ولی هیچ موقع یقین نشد.
    معمولن همین طوری رستم و سهرابی میشه فقط امیدوارم نوش دارو دیر نرسه!
  • سید احمد علوی
  • عجب بابا تو دیگه کی هستی!
    هنوز کامنتی که تو بلاگ اسکایم گذاشتی موجوده!!
    اسناد بی معرفتی شما کاملا موجوده. بگم؟
    پاسخ:
    انصافن یادم نبود

  • مجتبی مرادی
  • سلام بر داداش بابایی
    علی اقا خیلی خوب شد که نوشتی.. موقعی که  خوندم یاد اون حرفت درباره ی سینمای خارج افتادم که ملت اول نقد کارشناسان می خونن بعدش فیلم میبینن. من هم با خوندن این مطلب که توسط یک کارشناس نوشته شده تصمیم گرفتم فیلم رو نبینم...
    کوردینیت
    التماس دعا در لحظات خاص
    پاسخ:
    سلام عمو جون:دی
    مخلصم.
    لطف داری عزیزم.
    آره یادمه...! خیلی هم مهمه این قضیه... البته اون فرض کارشناست درست نیست ولی خب قطعن من از اینکه به جای استرداد بری دوباره تنهای تنهای تنها رو ببینی استقبال می کنم.
    کوردینیت
    محتاج دعا در تمام لحظات.
  • فرزند فلکه ساعت
  • تنهای تنهای تنها
  • سید مهدی حاجی آبادی
  • سلام علی جان
    وب جدیدم راه اندازی شد www.sajdeh.blog.ir
    پاسخ:
    سلام
    خیره ان شاالله سید جان
    یا علی ابن موسی(ع)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی